آیا این شعر از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است ؟ بیرون زتو نیست هر آنچه در عالم هست / از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

بررسی اصالت و منشاء رباعی:

ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی

ای آینهٔ جمال شاهی که توئی

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که این رباعی مشهور در حقیقت از اشعار شیخ نجم‌الدین رازی (ملقب به «دایه»، ۵73–۶۵۴ ق.) است، نه از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی. به‌طوری‌که نجم‌الدین رازی در کتاب‌های عرفانی خود (نظیر «رموزات اسدی» و «منارات السائرین») این رباعی را به نام خود ذکر کرده است. همچنین در تصحیح‌های معتبر دیوان شمس مولانا (مانند تصحیح فروزانفر) این رباعی در اشعار مولانا وجود ندارد. لذا شواهد و مدارک نشان میدهد انتساب این رباعی به مولانا نادرست است و سرآینده اصلی آن نجم‌الدین رازی می‌باشد.

در نسخه‌های معتبر دیوان شمس و مثنوی معنوی مولانا این بیت یافت نمی‌شود. سایت هایی که این رباعی را منتشر می‌نمایند عمدتاً بر اساس تصحیح فروزانفر است.

هیچ رباعی با شماره 1759 وجود ندارد. از سوی دیگر، تصحیح فروزانفر کلیات اشعار مولانا رباعیات قابل‌اعتمادی را ارائه کرده و مواردی چون این رباعی در آن نیست. همچنین، هیچ یک از آثار رسمی مولانا (شمسیه، مثنوی، فیه ما فیه و…) شامل این رباعی نیست. لذا انتشار گسترده این رباعی در شبکه‌های اجتماعی و برخی مجموعه‌های شعر عمدتاً ناشی از اشتباه یا انتساب نادرست است.

در این رباعی آیا عبارت "از" خود بطلب صحیح است یا "در" خود بطلب؟
در متون منسوب به نجم‌الدین رازی نظیر «مرصاد العباد» و «رموزات اسدی» عبارت رایج پایان رباعی به صورت «از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی» آمده است. برای نمونه، در کتاب مرصاد العباد نسخه 1387ش، صفحه 3، «از خود بطلب» ثبت شده است.
در بعضی منابع غیررسمی و نقل‌های عامیانه، پایان رباعی به صورت «در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی» نیز آمده است. این تفاوت ظاهری «از» در مقابل «در» در معنای دقیق بیت اثر دارد؛ ولی بیشتر ناشی از نقل شفاهی یا ویرایش‌های ثانویه است. نسخه‌های اصلی چاپی نجم‌الدین رازی عمدتاً «از خود بطلب» دارند.

منابع چاپی و نسخه‌ای

این بیت در نسخه‌های چاپی منسوب به نجم‌الدین رازی موجود است: از جمله
نجم‌الدین رازی، مرصاد العباد (گذران بندگان)، ویرایش محمدامین ریاحی و عزیزالله علیزاده، تهران: انتشارات فردوس، 1387ش، ص. 3.
نجم‌الدین رازی، رموزات اسدی (در مزمورات داودی)، تصحیح محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران 1381ش (چاپ چهارم به بعد)، ص. 29.
نجم‌الدین رازی، منارات السائرین، تصحیح عاصم ابراهیم کیالی، دار الكتب العلمیة (بیروت)، چاپ اول 1۴25ق (2۰۰۴م)، ص. 2۵۵.
در همه این نسخ، بیت یادشده به نجم‌الدین رازی نسبت داده شده و (در دو مورد اول) به وضوح نام سرآینده ذکر گردیده است. برخی حاصل اجتهادات بعدی نیز این رباعی را در مجموعه‌های شعر مانند «مصنفات بابا افضل کاشانی» آورده‌اند. برای مثال، در نسخه‌ای از مجموعه رسائل و مصنفات بابا افضل کاشانی (ص. 7۶7/2) همین رباعی با «از خود بطلب» نقل شده است، ولی محققان (نظیر دکتر ریاحی) این انتساب را صحیح نمی‌دانند و معتقدند این بیت متعلق به نجم‌الدین رازی است.

دیگران و انتساب‌های نادرست

علاوه بر نجم‌الدین رازی و بابا افضل، در برخی نسخه‌ها و منابع دیگر نیز این بیت منسوب به شاعران دیگری شده است. به عنوان نمونه، رباعی مشابهی در دیوان رباعیات وَحیدالدین کرمانی (قرن هشتم هجری) آمده که پایان آن «از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی» است. افزون بر این، برخی اصطلاحات «رباعی مولانا» در فضای مجازی این بیت را به اشخاصی چون ابوسعید ابوالخیر یا بابا افضل هم نسبت داده‌اند، اما منابع تاریخی انتساب به این اشخاص را تأیید نمی‌کنند. به‌خصوص درباره‌ی ابوسعید ابوالخیر، پژوهشگران نشان داده‌اند که او اساساً رباعیات پخته‌ای در زبان فارسی ننوشته و انتساب این رباعی به او بی‌اساس است.

نتیجه: این رباعی از نظر نسخه‌شناسی در آثار شیخ نجم‌الدین رازی ثبت شده و اصالتاً از اوست. نسخه‌های معتبر چاپی اشاره‌ شده، متن آن را در «مرصاد العباد» و دیگر آثار رازی می‌آورند. انتساب به مولانا صحیح نیست؛ در دیوان شمس و مثنوی او جایگاهی ندارد. تنها در منابع ثانوی یا ناشناس (شامل سایت‌ها و سخنان شفاهی) گاه نام مولانا یا دیگران بر آن گذاشته‌اند که با یافته‌های پژوهشی و نسخ چاپی همخوانی ندارد.

نسخه رسمی و عارفانه متن شما می‌تواند چنین باشد:


اکنون که تا پایان این مقاله همراه با تحقیق و تأمل گام نهاده‌اید، اینجانب، علی دلگرم، نویسنده این سطور، از شما دعوت می‌کنم پرسشی ژرف از خویش بپرسید: چه میزان اهمیت دارد که سرآینده این رباعی چه کسی است؟ حقیقت آن است که این کلمات از جهانی نام‌دار و بی‌نام، از گذرگاه ذهنی یک موجود هوشمند، به عرصه آگاهی من و شما درآمده و در مسیر خویش همچنان روان خواهد بود.
آگاهی ملک شخصی فردی نیست؛ بلکه موجودی است زنده، آزاد و هوشیار که در بی‌کرانگی هستی جاری است.

ما آگاهی هستیم.